امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

In Vivo

ɪnˈviːvoʊ ɪnˈviːvəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(لاتین: در موجود زنده) روی‌دهنده یا موجود در سازواره‌ی زنده، درزیوه، در داخل بدن، در دورن موجود زنده، درون تنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in vivo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in vivo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/in vivo

لغات نزدیک in vivo

پیشنهاد بهبود معانی